جدول جو
جدول جو

معنی عرق زا - جستجوی لغت در جدول جو

عرق زا
عرق آور، معرق
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عرق گز
تصویر عرق گز
عرق جوش، جوش های ریز که به واسطۀ عرق زیاد در پوست بدن پیدا می شود، عرق گز
فرهنگ فارسی عمید
(کَ / کِ دَ)
عرق گل یا گلاب به خود زدن:
تو خود به کمال و لطف آراسته ای
پیرایه مکن عرق مزن عود مسوز.
سعدی
لغت نامه دهخدا
عرق کشنده. آنکه عرق گیرد. آنکه عرق کشمش کشد. (یادداشتهای مرحوم دهخدا) ، آنکه عرق گل و بیدمشک و کاسنی و شاهتره و امثال آن با قرع و انبیق کشد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ گَ)
در اصطلاح پزشکی، جوشهای کوچکی که بر اثر ترشح زیاد عرق بر سطح پوست عارض میشوند. عرق جوش. (از فرهنگ فارسی معین).
- عرق گز شدن، بر اثر خوی کردن، بثورات خرد در تن پیدا آمدن
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ گَ)
تب عرق گزی، عرق انگلیسی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به عرق انگلیسی شود
لغت نامه دهخدا
عسل زاینده. ایجادکننده عسل
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ)
قریه ای است فرسنگی بیشترمیانۀ شمال و مغرب اشفایقان. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عرق گل
تصویر عرق گل
گلاب گلابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرق گزی
تصویر عرق گزی
تب (حمی) یا عرق گزی. عرق انگلیسی
فرهنگ لغت هوشیار
جوشهای کوچک و زیکولی شکل که بر اثر ترشح زیاد بر سطح پوست عارض می شوند عرق جوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرق دار
تصویر عرق دار
خوی دار کسی که عرق کرده دارای عرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرق گز
تصویر عرق گز
((~. گَ))
عرق جوش، جوش های ریزی که در اثر عرق زیاد روی پوست ایجاد می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
القفز
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
Bouncy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
rebondissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
elástico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
kuruka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
упругий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
federnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
пружний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
sprężysty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
لچکدار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
স্থিতিস্থাপক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
elastik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
elastico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
탄력 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
弾力のある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
אלסטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
लचीला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
elastis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
ยืดหยุ่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
弹性的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
rebotante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
veerkrachtig
دیکشنری فارسی به هلندی